قلعه تاریخی سردار محتشم

دستنا

قلعه تاریخی سردار محتشم متعلق به اواخر دوره قاجاریه است که به دست غلامحسین خان بختیار در روستای دستنا در سه طبقه زیرزمین، همکف و اول ساخته شده است.
این بنای تاریخی دارای یک حوض در محوطه وسیع قلعه می باشد اما به دلیل ساخت و سازهای بی‌رویه و تجاوز به حریم بنا، تنها محوطه کوچکی از آن باقی مانده است.
این قلعه دارای تزئینات زیبا و منحصر به فرد سنگی، آجری، چوبی و گچی بوده که به دلیل عدم مراقبت و دخل و تصرف‌هایی که در آن انجام شده، سقف طبقات فروریخته و تنها دیواره‌های داخلی و خارجی بنا باقی مانده که آن نیز دچار آسیب‌هایی شده است. از این دست بناهای تاریخی در این روستا و در این منطقه وجود دارد ولی متاسفانه بعلت عدم شناخت مردم از ارزش واقعی و تاریخی این مکانها ،روز به روز درگذر زمان حالت اولیه خود را از دست داده اند و بعضا به خاطر بی توجهی خود اهالی و مسئولین  ذی ربط  از بین رفته اند و تنها نام و نشانه ای از آنها باقی مانده است
.

ضرورت حفظ آثار تاریخی

ضرورت حفظ آثار تاریخی

"از غنی تری عناصر فرهنگ مادی هر سرزمین که نشانه تمدن نیاکان آن جامعه و شناسنامه ای برای بیان موجودیت یک تاریخ است،آثار باستانی بجای مانده آن اقلیم می باشد"متاسفانه آثار تاریخی که در روستای دستنا و روستاهای همجوار وجود دارد با بی توجهی ویا کم توجهی آشکاری از سوی مسئولین مواجه گردیده است.بطوریکه جهت نگهداری ومراقبت از این آثار ملی کمترین بودجه درنظر گرفته شده که آن هم بدون کارشناسی دقیق اغلب به هدر می رود.به طور مثال در مورد قلعه هایی که قبلا در روستا دستنا وجود داشت همچنین سنگ قبرها و شیرهای سنگی واقع در قبرستان روستا که اکثر آنها بوسیله خاکبرداری غیراصولی جهت توسعه راه ،از بین رفت ،این صدمات ولطماتی که توسط بعضی افراد ناآگاه وبی فرهنگ به آثار ملی وتاریخی وارد میگردد،.افرادی که این آثار را مشتی سنگ بی ارزش می پندارند ونوشتن یادگاری وشکستن آنها را امری عادی وتفریحی تلقی می کنند. بعضا قابل جبران نمی باشد.این گونه مسائل تاسف آور در کشور ما در حالی صورت می گیرد که در کشورهای دیگربرای حفظ آثار ملی وتاریخی  تلاش فراوانی صورت می گیرد.در بسیاری از کشورها کارشناسان خبره با حمایت کامل دولتها وبهترین امکانات سعی در مرمت ونگهداری آثار تاریخی دارند،چرا که آنان عقیده دارند که حفظ این گنجینه های ارزشمند ومراقبت از آنها نه تنها اتلاف وقت وثروت کشور نیست،بلکه این امر را وظیفه خود دانسته وحتی آن را امری درآمدزا می دانند.از طرفی ناآشنا بودن مردم خصوصاً جوانان با گذشته وتاریخ نیاکان خود ،یکی از عوامل بی ریشه بودن وبی هویتی در جامعه بوده که عواقب ناگوارآن گریبان گیر همگان می شود تا زمانی که افکار عمومی مردم را برای حفظ آثار تاریخی بکار نبریم توجه به هر نوع قانون و اعتبار بی نتیجه خواهد بود.جدای از توجه مسئولین  به این اماکن  و آثار ،فرهنگ سازی بین مردم جهت حفاظت و نگهداری از این اماکن از اهمیت خاصی برخوردار است که این اطلاع رسانی و تبلیغ و ترویج این امر یاری و مساعدت  قشرتحصیل کرده و فرهنگی روستا را می طلبدنمی دانم با نظرات من موافق هستید یا خیر ،اما اگر موافق هستید خواهش می کنم بیایید تا از خود شروع کنیم وسعی کنیم که فرهنگ ناب ومنش اصیل خود را بشناسیم وبه دیگران هم بشناسانیم .

هرکسی کو دورماند از اصل خویش           باز جوید روزگار وصل خویش

جوانان روستا ُ نسل فراموش شده

"جوانان  روستایی همچون دیگر جوانان، آینده خود را با دنیایی از آرزوها و امیدها آذین می بندد. اما آیا او حق ندارد از خود بپرسد چرا باید همچنان در آرزوی آینده ای بهتر بماند و استعدادها و توانمندی هایش به دست خزان سپرده نشوند. به راستی آیا او حق ندارد؟"

در عصر حاضر، دانش، اولین گام و نیروی جوان، اولین منبع برای پیشبرد اهداف توسعه ای در کشورها محسوب می شوند و به کارگیری مؤثر و کارآی جوانان در عرصه های مختلف سازندگی از بدیهیات در توسعه ملی به شمار می آید.

 سرمایه گذاری برای تربیت نسلی بالنده که مجهز به آگاهی و دانش روز باشند، نه تنها همانند سرمایه گذاری های مستقیم در بخش هایی مانند صنعت و کشاورزی است بلکه چه بسا که از اولویت و قدر و منزلتی بیشتر نسبت به سایر بخش ها برخوردار باشد.

در سال 1985 میلادی (سال جهانی جوانان) تقریبا 745 میلیون نفر از جوانان در کشورهای کمتر توسعه یافته زندگی می کرده اند. از این جمعیت بالغ بر 70 درصد یا به عبارتی 520 میلیون دختر و پسرِ جوان، در نواحی روستایی حضور داشته اند. اما کمتر از حضور و مشارکت این جمعیت خلاق و رو به رشد در عرصه های مختلف استفاده شده است چرا که نوعا درگیر مسائل و مشکلات دست و پاگیری بوده اند و همین امر سبب گردیده تا آنان نتوانند در صحنه های مورد علاقه کار و زندگی حضوری همه جانبه و موفق داشته باشند. حال آنکه جوانان  روستایی همچون دیگر جوانان، آینده خود را با دنیایی از آرزوها و امیدها آذین می بندد. اما آیا او حق ندارد از خود بپرسد چرا باید همچنان در آرزوی آینده ای بهتر بماند و استعدادها و توانمندی هایش به دست خزان سپرده نشوند. به راستی آیا او حق ندارد؟

بافت اجتماعی در روستاها معمولاً بر اساس نهاده های سنتی پایه گذاری می شود. این نهاده ها در طی قرون و روزگاران متمادی، معیارهای مشخص و خاصی را در محیط اجتماعی روستا به وجود می آورند که وفق طبیعت زندگی روستایی می باشد. بر این اساس تغییر محکمات که بر بنیاد سنت و آداب و رسوم قومی استوار می باشد، نیازمند زمانی طولانی و دراز است که همین با شتابزدگی ذاتی جوان و جوانی سازگاری نمی یابد و پسران و دختران جوان روستایی را در فرآیند رفتاری متفاوت با محیط زندگی خود قرار می دهد. جوان  روستایی هم می خواهد و هم حق دارد نقشی در جامعه محدود روستای خود داشته باشد و از ایستایی در تعیین و وزن ارزش اجتماعی خویش به تکاپو و حرکت برسد و این موضوعی است که جوان روستایی با توجه به تغییرات سریع زمانه به آن نیازمند است. در جهان کنونی، علم و دانش چنان حرکت رو به جلو و بالنده ای دارد که تقریبا هیچ کدام از عوامل اساسی زندگی، بدون دقت نظر و مطالعه به حال خود رها نمی شوند. امروزه هزاران رشته علمی، دمادم زندگی بشر را تغییر می دهند و دستاوردهای نو و جدیدی را به ارمغان می آورند. در چنین شرایطی چرا باید جوانان روستایی با موانع بسیاری در کار ساختن امروز و فرداهایشان باشند؟

 اهمیت توجه به این نسل روستایی نباید کمتر از توجه به جوانان شهری باشد. آنان نیز خواستار رشد و تکامل عواطف، امیال و گرایش ها و مهارت های اجتماعی شان می باشند و متأسفانه هنوز هم هستند روستاییانی و روستاهایی که معتقدند جوانانشان نیازی به درس و دانش نداشته و همان بهتر که اصلاً بی سواد بمانند! حال آنکه جوانان روستایی در ایفای نقش های متنوع شان، سهم بسزا و تعیین کننده ای در بهزیستی و توسعه معیشت روستایی دارند و رشد اینها تأثیر مستقیمی در توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور خواهد داشت.

با همسوسازی نیروهای مستعد و جوان می‌توان در اندک زمان نیروهای از دست رفته روستاها را بازگرداند و در راستای رشد و تعالی جبران خسران و از مهاجرت‌های بی‌رویه جلوگیری کرد.
ویژگی اصلی استفاده از توانایی‌های بومی هر منطقه در راستای توسعه کشاورزی و دامپروری خود روستا است تا برای جوانان روستایی ایجاد انگیزه شود و ایجاد این انگیزه کمک و حمایت سازمان‌ها و ادارات دولتی را می‌طلبد.
دید مشکلات و مسائل روستاییان از نزدیک و آگاهی از وضعیت آنها از راهکارهای بی‌نظیر است که می‌توان در حمایت و تشویق جوانان روستایی به دست آورد.